loading...
وبسايت 103|خبري|علمي|خنده دار|جورواجور
HOJJATGHASEMI بازدید : 120 دوشنبه 29 آبان 1391 نظرات (1)

به دليل محدوديت هايي که سرويس هاي وبلاگ دهي دارند چند روزيه که به فکر انتقال وبلاگ به سايت هستم براي همين براي آزمايش اين سايتو زدم اگه با انتقال موافق هستيد بيان کنيد و اگر هم باز هم بگيد ادرس سايت: Www.iranfun.zgig.ir/fun

HOJJATGHASEMI بازدید : 68 دوشنبه 29 آبان 1391 نظرات (0)

اگر کسي بنر و يا هدري در مورد محرم داره و ميتونه اونو در اختيار وبلاگ بزاره خيلي ممنون ميشم ميتونيد هدرتون رو آپلود کنيد و ادرسشو براي من بفرستين

HOJJATGHASEMI بازدید : 65 جمعه 26 آبان 1391 نظرات (0)

« بسم الله الرحمن الرحيم ...؛ اين وصيت حسين‌بي‌علي است به برادرش محمد حنفيه. حسين گواهي مي‌دهد به توحيد و يگانگي خداوند و اين که براي خدا شريکي نيست و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئين حق ( اسلام ) را از سوي خدا ( براي جهانيان ) آورده است و شهادت مي‌دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پيوست و خداوند همه انسان‌ها را در چنين روزي زنده خواهد نمود. »
امام در وصيت نامه‌اش پس از بيان عقيده خويش درباره توحيد و نبوت و معاد، هدف خود را از اين سفر اين چنين بيان نمود:
« من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از شهر خود بيرون آمدم؛ بلکه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منکر و خواسته‌ام از اين حرکت، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علي‌بن‌ابيطالب (ع) است. پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد ( و از من پيروي کند ) راه خدا را پذيرفته است و هر کس رد کند ( و از من پيروي نکند ) من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پيش خواهم گرفت تا خداوند در ميان من و بني‌اميه حکم کند که او بهترين حاکم است.
و برادر ! اين است وصيت من به تو و توفيق از طرف خداست. بر او توکل مي‌کنم و برگشتم به سوي اوست. »

منبع: خبرگزاري سلام

HOJJATGHASEMI بازدید : 76 سه شنبه 23 آبان 1391 نظرات (0)

دوستاني که عضو وبلاگ شدن اگر فقط 6تا مطلب مفيد بفرستن رمز ورود به کارت شارژ براشون فرستاده ميشه و برنده 2هزار تومان شارژ ايرانسل و يا همراه اول به ميل خودشون ميشن

HOJJATGHASEMI بازدید : 63 چهارشنبه 17 آبان 1391 نظرات (0)

خری آمد بسوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش

برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری

خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان

ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشکل

خر از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد

بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت

خر همسایه را عاشق شدم من به زیبائی نباشد مثل او زن

بگفت مادر برو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن

به آداب و رسومات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه

دو تا پالان خریدند پای عقدش یه افسار طلا با پول نقدش

خریداری نمودند یک طویله همانطوری که رسم است در قبیله

خر عاقد کناب خود گشائید وصال عقد ایشان را نمائید

دوشیزه خر خانم آیا رضائی به عقد این خر خوش تیپ در آیی

یکی از حاضرین گفتا به خنده عروس خانم به گل چیدن برفته

برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید

خران عرعر کنان شادی نمودند یونجه کام خود شیرین نمودند

به امید خوشی و شادمانی برای این دو خر در زندگانی

HOJJATGHASEMI بازدید : 80 چهارشنبه 17 آبان 1391 نظرات (0)

نيمه شب پريشب گشتم دچار کابوس
ديدم به خواب حافظ توي صف اتوبوس
گفتم: سلام حافظ  گفتا : عليک جانم
گفتم: کجا روي؟ گفت والله خود ندانم
گفتم : بگير فالي گفتا نمانده حالي
گفتم: چگونه اي؟ گفت: در بند بي خيالي
گفتم که تازه تازه شعر و غزل چه داري؟
گفتا که مي سرايم شعر سپيدباري
گفتم: ز دولت عشق، گفتا: کودتا شد
گفتم: رقيب، گفتا: کله پا شد
گفتم: کجاست ليلي؟ مشغول دلربايي؟
گفتا: شده ستاره در فيلم سينمايي
گفتم: بگو، ز خالش، آن خال آتش افروز؟
گفتا: عمل نموده، ديروز يا پريروز
گفتم: بگو ز مويش، گفتا که مش نموده
گفتم: بگو، ز يارش، گفتا ولش نموده
گفتم: چرا؟ چگونه؟ عاقل شده است مجنون؟
گفتا: شديد گشته معتاد گرد و افيون
گفتم: کجاست جمشيد؟ جام جهان نمايش؟
گفتا: خريده قسطي تلويزيون به جايش
گفتم: بگو، ز ساقي حالا شده چه کاره؟
گفتا: شدست منشي در دفتر اداره
گفتم: بگو؛ ز زاهد آن رهنماي منزل
گفتا: که دست خود را بردار از سر دل
گفتم: ز ساربان گو با کاروان غم ها
گفتا: آژانس دارد با تور دور دنيا
گفتم: بگو، ز محمل يا از کجاوه يادي
گفتا: پژو، دوو، بنز يا گلف نوک مدادي
گفتم که قاصدت کو آن باد صبح شرقي
گفتا که جاي خود را داده به فاکس برقي
گفتم: بيا ز هدهد جوييم راه چاره
گفتا: به جاي هدهد ديش است و ماهواره
گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد؟
گفتا: به پست داده، آورد يا نياورد؟
گفتم: بگو ز مُشکٍ آهوي دشتِ زنگي
گفتم: سراغ داري ميخانه اي حسابي؟
گفتا: آنچه بود از دَم گشته چلو کبابي
گفتم: بيا دو تايي لب تر کنيم پنهان
گفتا: نمي هراسي از چوب پاسبانان؟
گفتم شراب نابي تو دست و پا نداري؟
گفتا که جاش دارم وافور با نگاري
گفتم: بلند بوده موي تو آن زمان ها
گفتا : به حبس بودم اَز ته زدند آن ها
گفتم: شما و زندان؟ حافظ ما رو گرفتي؟
گفتا: نديده بودم هالو به اين خرفتي

HOJJATGHASEMI بازدید : 77 چهارشنبه 17 آبان 1391 نظرات (0)

شاهنامه

به نام خداوند ويروس گارد

كنون رزم Virus و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو
كه اسفنديارش يكي Disk داد بگفتا به رستم كه اي نيكزاد
در اين Disk باشد يكي فايل ناب كه بگرفتم از Site افراسياب
چنين گفت رستم به اسفنديار كه من گشنه نون سنگك بيار
جوابش چنين داد خندان طرف كه من نون سنگك ندارم به كف
برو حال مي كن بدين Disk, هان! كه هم نون و هم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوي خانه اش شتابان به سوي رايانه اش
چو آمد به نزد Mini Tower اش بزد ضربه بر دكمه ي Pawerاش
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت مر آن Disk را در Drive اش گذاشت
نكرد هيچ صبرو نداد هيچ لفت يكي List از Root ديسكت گرفت
درآن Diskديدش يكي File بود بزد Enter آنجا و اجرا نمود
كزان يكDemo شد پس از آن عيان ابا فيلم و موزيك و شرح و بيان
به ناگه چنان سيستمش كرد Hang كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگر باره Reset نمود همي كرد Hang و همان شد كه بود
تهمتن كلافه شد و داد زد ز بخت بد خويش فرياد زد
چو تهمينه فرياد رستم شنود بيامد كه ليسانس رايانه بود
بدو گفت رستم همه مشكلش وز آن Disk و برنامه خوشگلش
چو رستم بدو داد قيچي و ريش يكي ديسك Bootable آورد به پيش
يكيToolkit اندر آنDisk بود بر آورد آن را و اجرا نمود
همي گشت Hard,Toolkit اندرش چو كودك كه گردد پي مادرش
به ناگه يكي رمز Virus يافت پي حذف امضاي ايشان شتافت
چو Virus را نيك بشناختش مر از Boot Sictor برانداختش
يكي ضربه زد بر سرش Toolkit كه هر Byte آن گشت هشتاد Bit
به خاك اندر افكند Virus را تهمتن به رايانه زد بوس را
چنين گفت تهمينه با شوهرش كه اين بار بگذشت از پل خرش
دگر باره اما خريت مكن ز رايانه اما تو صحبت مكن
قسم خورد رستم به پرر نگيرد دگر Disk از اسفنديار

HOJJATGHASEMI بازدید : 49 دوشنبه 15 آبان 1391 نظرات (0)

تا چند روز آينده ميخوام تکاليف هر روز و تاريخ و بودجه بندي امتحانات رو بزارم کسايي که ميتونن توي اينکار به من کمک کنند بهم بگن تا نويسنده بشن فقط لطفا سريعا بهم خبر بدين 91/8/15

HOJJATGHASEMI بازدید : 71 دوشنبه 15 آبان 1391 نظرات (0)

هر کسي مطلبي در مورد تاريخ مدرسه داره بزاره در ضمن دوستاني که عضو شدند هر دو هفته يکبار يک قرعه کشي بر گذار ميشه و به قيد قرعه هر کي برنده شد يه چتروم و يا کارت شارژ جايزه ميگره!¤¤

تعداد صفحات : 7

درباره ما
سلام به این وبلاگ خوش اومدید من محمد حجت قاسمی هستم امید وارم از این وبلاگ خوشتون بیاد. دوستان اگه ميخواين مطلبي بزاريد عضو وبلاگ بشيد و مطلب خودتون رو بنويسيد و بعد ازتاييد من مطلب نمايش داده ميشه
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    آیا از این وبلاگ راضی هستید؟
    ایا با انتقال وبلاگ به این سایت موافق هستید؟ iranfun.zgig.ir/fun
    آمار سایت
  • کل مطالب : 88
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 70
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 60
  • بازدید سال : 1,152
  • بازدید کلی : 80,688
  • کدهای اختصاصی
  • افراد آنلاین :
  • ورودی گوگل :
  • تعداد کل مطالب :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید کل :
  • Susa Web Tools

    onvan

    سایت در هر 4 ساعت بطور اتوماتیک رفرش میشود